به گزارش اندیمشک نوین به نقل از شبکه اطلاع رسانی رهیاب، پنجم خردادماه ۱۲۸۷ خورشیدی مصادف با ۲۶ می ۱۹۰۱ میلادی، فوران نخستین حلقه چاه سرنوشت کشور را تغییر داد. ماده سیاه رنگی که لقب طلای سیاه را به خود گرفت با گذشت سالیان سال و عبور از مراحل تاریخی جنوب مهد تولد و بارور شدن نخستینها در جهان و خاورمیانه شد.
اکتشاف نفت در مسجدسلیمان این شهر را به نخستین شهر نفتی در کشور و پایتخت نفت در سرزمین کهن و باستانی ایران زمین و خاورمیانه تبدیل کرد تا این مهم، فصلی جدید و درخشان در جنوب و در راستای پیشرفت ایران باشد.
در تاریخ۲۸ماه می سال۱۹۰۱میلادی، در زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، ویلیام ناکس دارسی، تاجر طلا در انگلستان امتیاز کشف نفت ایران را از آن خود کرد و برای این منظور جورج برنارد رینولدز را که تجربیاتی در زمینه حفاری نفت در مناطق نفتخیز سوماترا داشت، برای اکتشاف و استخراج نفت به استخدام خود درآورد. رینولدز در پایان سال۱۹۰۲میلادی عملیات حفاری نخستین چاه را در چاه سرخ واقع در قصر شیرین و همچنین شاردینرامهرمز آغاز کرد و همزمان، مقدمات حفاری در منطقه نفتون مسجد سلیمان را فراهم کرد.
پس از دو سال حفاری در شاردین گروه رینولدز به این نتیجه رسیدند که در این نقطه نمیتوانند به نفت برسند. اما علائم موجود و وجود آتشگاه و نیز حوضچهای که خود به خود قیر از آن میجوشید و یادداشتهای مورخین و باستانشناسان که تصریح کرده بودند در ناحیه نفتون نفت فراوان به دست میآید، او را که از مدتی پیش در آنجا به کار حفاری مشغول بود، امیدوار کرد و به همین دلیل وسائل و تجهیزات را به منطقه نفتون در مسجد سلیمان منتقل کردند و در پایان ماه ژانویه سال۱۹۰۸میلادی حفاری چاه شماره یک این شهر آغاز شد.
سرمایه شرکت که در انگلیس تشکیل شده بود تا در ایران به نفت دست یابد، به دلیل طولانی شدن دوره حفاری به پایان خود میرسید و ویلیام ناکس دارسی که از پیدا شدن نفت در این سرزمین قطع امید کرده بود طی تلگرافی از رینولدز خواست تا حفاری را تعطیل کند.
گفته میشود تلگراف به دست رینولدز رسیده بود اما چندان به مسجد سلیمان اعتماد داشت که ترجیح داد به آن اعتنایی نکرده به کار خود ادامه دهد. سرانجام در حالی که اعضای گروه در اوج نا امیدی به سر میبردند، در ساعت چهار صبح روز پنجم خردادماه۱۲۸۷خورشیدی برابر با۲۶ماه می۱۹۰۸میلادی، مته حفاری از ضخامت زمینی به قطر۳۰۰متر عبور کرد و آخرین ضربت خود را به صخره عظیمی که روی منبع نفت قرار داشت فرود آورد، در نتیجه در عمق۱۱۸۰پا (۳۶۰متری) نفت با فشار زیادی تا۵۰پا (۱۵متر) بالاتر از نوک دکل حفاری فوران کرد و کارگران را در خود غرقه کرد.
این چاه روزانه۳۶۰۰۰لیتر (معادل۸۰۰۰گالن) نفت استخراج میشد و بعدها در این شهر دست کم۳۰۰حلقه چاه نفت حفر شد.
امتیاز استخراج، بهرهبرداری و لولهکشی نفت و قیر در سراسر ایران (به جز پنج استان آذربایجان، گیلان، مازندران، گرگان و خراسان) به مدت ۶۰ سال در سال ۱۲۸۰ میلادی و در دوره حکومت مظفرالدین شاه قاجار به دارسی داده و متعهد شده بود که از عواید حاصله ۱۶ درصد به عنوان حقامتیاز و ۲۰ هزار لیره نیز به صورت نقد به عنوان سهم ایران، به دولت بپردازد.
از سالهای اولیه تولید نفت ایران، چشم طمع بیگانگان به دنبال منابع زیرزمینی کشور بود و آنان در هر فرصتی به گرفتن امتیازهای گوناگون نفتی اقدام می کردند. پس از لغو امتیاز نفتی دارسی بین ایران و انگلستان، قرارداد الحاقی گس – گلشاییان به منظور کشف و استخراج نفت از سوی شرکتهای نفتی انگلیسی منعقد شد. قراردادی که در مرحله ارائه به مجلس برای تصویب با مقاومت عده ای از نمایندگان و علما به ویژه آیت الله کاشانی روبرو و در نهایت پس از فراز و فرودهایی منجر به ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفندماه ۱۳۲۹ شد.
تاریخچه اکتشاف نفت
مناطق نفتخیز جنوب به عنوان زادگاه صنعت نفت ایران، پس از فوران نفت از نخستین چاه نفتی خاورمیانه در مسجدسلیمان تاکنون، کانون تحول و توسعه فناوریهای جدید به منظور استخراج و تولید نفت و گاز بوده است.
بهرهبرداری از چاه شماره یک مسجد سلیمان با تولید ۵۰۰ بشکه در روز عملاً از سال ۱۲۹۰ خورشیدی آغاز شد که سرآغاز فعالیت صنعت نفت ایران محسوب میشود.
پس از پیدایش نفت در مسجدسلیمان، عملیات کاوش برای کشف مخازن دیگر ادامه یافت و درپی آن حوزههای نفتخیز هفتکل (۱۳۰۶)، آغاجاری(۱۳۱۵)، اهواز(۱۳۳۷)، بینک (۱۳۲۸)، بیبیحکیمه (۱۳۴۰)، مارون و کرنج (۱۳۴۲) و پازسی و رگسفید (۱۳۴۳) کشف و مورد بهرهبرداری قرار گرفت. مجموعه این میدانها با همه تاسیسات، کارخانه ها و خطوطه لوله مورد نیاز تولید، فرآورش و انتقال نفت به پالایشگاههای داخلی و پایانههای صادراتی نفت خام، هم اکنون بخش عمدهای از مناطق نفتخیز جنوب را تشکیل میدهد. تا قبل از دهه ۵۰ فعالیتهای مربوط به اکتشاف و تولید در شرکت سهامی اکتشاف و استخراج متمرکز بود و مرکز عملیات این شرکت که مسئولیت برنامهریزی، تهیه منابع مالی، نحوه برداشت از مخازن و همچنین توسعه میدانها و تاسیسات فنی را به عهده داشت، در مسجدسلیمان مستقر بود.
در آغاز دهه ۵۰ به دلیل شتاب گرفتن روند فعالیتهای تولید نفت و گاز و عملیات اکتشاف و حفاری، “شرکت خاص خدمات نفت ایران” (اسکو) به عنوان شرکت پیمانکار طرف قرارداد شرکت ملی نفت ایران، تشکیل و انجام همه فعالیتهای اکتشافی، برنامهریزی و اجرای عملیات حفاری، نصب و راهاندازی تاسیسات و خطوط لوله، مطالعه میدانها و تهیه طرح پیشنهادی برنامههای توسعه و ازدیاد ظرفیت برداشت و نیز برآورد بودجههای ارزی و ریالی را به عهده گرفت.
در کنار این شرکت، شرکت عملیات غیر صنعتی نیز تمامی فعالیتهای غیر صنعتی را از وظایف اصلی تولید در مراحل مختلف تفکیک، عهدهدار شد. با پیروزی انقلاب اسلامی و خلع ید از پیمانکاران خارجی مجموعه عملیات اکتشاف، حفاری و بهرهبرداری به کارکنان و مدیران ایرانی محول شد. همچنین مراکز راهبردی فعالیتهای پشتیبانی نیز که این زمان در آبادان مستقربود، به اهواز منتقل شد. با آغاز جنگ تحمیلی، مدیریت مناطق نفتخیز در شرکت ملی نفت ایران تشکیل شد و راهبری عملیات تولید از این مناطق را بر عهده گرفت.
خوزستان منبع تولید نفت خام
مناطق نفتخیز جنوب اندک زمانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با وقوع جنگ تحمیلی، قدم به میدان آزمونی بزرگ نهاد، وجود تاسیساتی پراکنده و بیدفاع که برای فعالیت در زمان صلح طراحی و ساخته شده بودند، واقع شدن تاسیسات و مبادی صادراتی درمیانه یا خطوط مقدم جنگ و یا حداکثر در فاصله کمی از جبههها، تاسیسات و بندرگاههای نفتی این شرکت را به عنوان اهدافی بزرگ برای حمله هوایی و زمینی دشمن بدل ساخت و در این شرایط استمرار تولید و صادرات نفت در زیر بمباران وحشیانه دشمن، نام مناطق نفتخیز جنوب ایران را جاودانه ساخت.
این مدیریت، پس از جنگ به مدیریت تولید مناطق خشکی تغییر نام داد و حوزه فعالیت آن کل کشور را در بر گرفت. سرانجام در سال ١٣٧٩ با توجه به سیاستها و برنامههای وزارت نفت مبنی بر ایجاد تغییر و تحول در نحوه اداره فعالیتها ساختار سازمانی مناطق نفتخیز جنوب بررسی و شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب شامل یک ستاد مرکزی و ٩ شرکت فرعی شکل گرفت.این شرکت با بیش از ۵٠ میدان هیدروکربوری بزرگ و کوچک در محدودهای به وسعت افزون بر ۴٠٠ هزار کیلومتر مربع از استان بوشهر تا شمال استان خوزستان بیش از ٨٠درصد نفت خام کشور را تولید میکند. در این قلمرو وسیع نفتی میدان های بزرگی همچون اهواز آسماری، گچساران، مارون، کرنج و پارسی قرار دارند.
با این تفاسیر این تصور پیش می آید که نفت طلای سیاه خوزستان را به او ج رسانده اما برغم اینکه صنعت نفت ثروت ملی مهمی برای کشور به همراه داشته ولی واقعیت امر این است که سهم خوزستان تنها آلودگیهای زیستمحیطی و هزار بیماری ناشناخته در کنار انبوهی از محرومیت ها همراه بوده است و با وجود گسترش این صنعت خوزستان ۱۴٫۹ درصد بیشترین نرخ بیکاری را دارد.
با توجه به اینکه حجم عمدهای از درآمدهای کشور از ذخایر نفتی و گازی، از استان خوزستان تامین میشود با این حال این نعمت خدادادی به دلیل تصمیمات اشتباه انسانی تاکنون نه تنها نتوانسته مشکل بیکاری خوزستانیها را حل کند بلکه به علل اصلی بزرگترین مشکلات خوزستانیها نیز تبدیل شده است.
مسجد سلیمان از اول به آخر رسیده است
امروز مسجدسلیمان نیز دارای یکی از بالاترین نرخهای بیکاری در استان خوزستان است. نفت، بلای جان محیط زیست طبیعی و انسانی شهر شده است و در برخی محلهها، گاز یا نفت به صورت خودجوش از زمین بیرون میآید و آتش میگیرد.
پراکندگی نفت و گاز در محیط، موجب بیماریهای ریوی و تنفسی در این شهر شده است و همزمان خطرات آتشسوزی و انفجار نیز منازل اهالی را تهدید میکند. بسیاری از چاههای نفتی، در محدوده شهر هستند و همین مساله دهههاست بهداشت و رفاه مردم را مختل کرده است. بسیاری از مناطق مسجدسلیمان، ساعاتی از روز را بدون آب سپری میکنند.
در حالی که یکی از نخستین شبکههای فاضلاب شهری ایران در این شهر تاسیس شد، با وجود گسترش شهر، شبکه فاضلاب گسترش نیافت و هماکنون دفع فاضلاب نیز به مشکلات بهداشتی شهر اضافه شده است.
خوزستان نقطه مقابل واژه ” ملی ” صنعت نفت
همچنین علتهایی چون ریزگردها(برای استخراج نفت، دشتها و تالابهای خوزستان را خشک کردند که بعدها به کانون ریزگرد تبدیل شدند)، افزایش بیماریهای تنفسی و سرطان در خوزستان در پی ریزگردها و آلودگیهای نفتی، افزایش اختلاف طبقاتی در بین کارکنان شرکت نفت و مردم عادی(که از بعد جامعه شناسی با کنشها و واکنشهایی همراه است) و کاهش سطح امیدواری(هزاران انسان فقیر در کنار لولههای نفت با حداقل امکانات در خوزستان به گذران عمر میپردازند).
همه این دلایل و البته هزاران دلیل دیگر سبب میشود که برای کاهش بار منفی مشکلات به وجود آمده برای مردم خوزستان سهمی از درآمدهای نفتی درنظر گرفته شود تا با هزینه در حوزههای مختلف بتوان به نوعی جبران مافات کرد اما تاکنون خبری از ین سهم نشده است.
بسیاری از کارشناسان براین باورند که این فرآیند بی تفاوتی نسبت به محیط زیست و سلامت مردمان جلگه خوزستان نقطه مقابل واژه ” ملی ” بودن صنعت نفت است! چرا که با در نظر گرفتن شرایط موجود، همواره درآمدها و سود سرشار ناشی از آن برای دولت ها و شرکت ها بوده است که جنبه ملی داشته است هر چند در توزیع عادلانه درآمدهای نفتی در همه ی نقاط کشور نیز تردیدهای اساسی وجود دارد!
بدین معنا که آیا سیستان و بلوچستان یا خوزستان و خرم آباد همانقدر از درآمدهای صنعت ملی نفت بهره می برند که تهران و اصفهان و سایر استان های از آن سود می برند؟
بنا براین صنعت ملی نفت هنگامی مفهوم کاملی پیدا خواهد کرد که توزیع درآمدهای حاصل از آن نیز با یک فاصله کمتری در مناطق مختلف توزیع شود که در این مجال و در حیطه بحث ما نیست.
درآمد نفت خوزستان در اصفهان و پایتخت
بیژن زنگنه در جلسه شورای اقتصاد مقاومتی که امروز ۱۲بهمنماه سال جاری با بیان اینکه در استانهای نفتخیز و گازخیز درصدی از درآمد نفت به این استانها تعلق میگیرد اما قانون به گونهای تصویب شد که هیچ چیزی گیر این استانها نیامد، گفت: دولت باید لایحه یا طرحی در خصوص اینکه درصدی از پول نفت برای اجرای طرحهای ویژه در استانهای نفتخیز اختصاص یابد، ارائه دهد.
وی گفته است : در خوزستان سرمایهگذاریهای بزرگی شده اما طبق انتظارات، در تحول خوزستان تاثیرگذار نبوده است. بسیار کمتر از این میزان در اصفهان سرمایهگذاری شده اما موثرتر بوده است.
از این رو سالروز صنعت نفت را در حالی گرامی می داریم که بیش از یک قرن از اکتشاف نفت و فعالیت صنعت نفت می گذرد، صنعتی که در آبادانی و رفاه کشورهای مختلف و حتی نقاط مختلف وطن عزیزمان نقش موثری ایفا کرده و می کند اما آنچه کمتر بدان پرداخته شده است، نه سهم عادلانه مردم و جوامع بومی و محلی خاستگاه تولید نفت بلکه محیط زیست طبیعی و انسانی پیرامون ماشین یک جانبه رو نفت بوده است.
حجت الاسلام و المسلمین سیدابوالحسن حسنزاده امام جمعه موقت اهوازنیز در این باره می گوید: خوزستان سهم منصفانه خود از نفت و مشتقات نفت را دریافت نکرده است. وجود پتروشیمیها که در شرایط کنونی در حال فعالیت هستند، افتخار ما است اما صنایع آلاینده استان خوزستان چقدر از سهم خود بابت محیط زیست را به خوزستان پرداخت کردهاند.
شعله هایی که نفس خوزستانی ها را گرفت
امروز با وجود صنایع نفتی و مدیران ناکارآمدخاک خوزستان آلوده شده است و مردمانش هوایی برای تنفس ندارند، مردم استان خوزستان هر روز شعله هایی را مشاهده می کنند که نه تنها چرخ زندگی شان را نمی چرخاند بلکه با دودهای سیاه این صنایع نفس شان بند آمده است.