به گزارش اندیمشک نوین، مهمان ارجمند این هفته برنامه دستخط یکی از نمایندگان باسابقه مجلس شورای اسلامی است. از مجلس ششم تا مجلس هشتم و بعد مجلس دهم و الان مجلس یازدهم حضور دارد. تقریباً الان هجدهمین سال حضور خودش را در مجلس طی میکند. رئیس یکی از کمیسیونهای موثر مجلس شورای اسلامی است و همواره از نمایندگان موثر مجلس شورای اسلامی بوده است.
در مجلس ششم که یک مجلس بسیار خاص بود، ایشان خاطرات ویژهای دارد و عملکرد ویژهای در آن مجلس داشته و فعالیتهای سیاسی بسیار داغی که در آن دوره انجام میشد. حدود یک سالی استانداری بوشهر را در کارنامه خود در اواخر دولت دهم دارد. فکر میکنم حرفهای گفتنی زیادی برای ما داشته باشد.
در خدمت جناب آقای فریدون حسنوند هستیم؛ نماینده مردم اندیشمک و رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی که بخشهایی از سوابق ایشان را بیان کردم.
سلام و خیلی خوش آمدید.
من هم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز و همکاران شما سلام عرض میکنم و از دعوت شما تشکر میکنم.
خیلی خوب است که سراغ مردم خوزستان برویم؛ چون شما بعنوان نماینده رئیس مجلس هم یک نظارت میدانی کردید. الان وضعیت بهتر شده است؟
بله، نسبت به روزهای قبل شرایط بهتر شده است.
یک سوال اساسی این است که بالاخره وضعیت خوزستان امر پنهان و پوشیدهای نیست. این از قبل وجود داشته و مشکلات باید حل میشد. فاضلاب اهواز مشکل دردآور و سختی است؛ مشکل آب در آنجا مزید بر علت است. برخی جاها واقعاً در شأن مردم نیست. چرا این توجهی که باید در این مدت زمان میشد، نشده است؟
بواسطه خرابیهایی که در جنگ بوجود آمد و اتفاقاتی که در دوران بازسازی صورت گرفت و عدم تحقق وعدهها در بازسازی، استان خوزستان به رتبه هفدهم تنزل پیدا کرد و بعد از آن پائینتر تنزل یافت.
الان در رتبه چند است؟
تقریباً جزو ردههای آخر است. چرا این اتفاق افتاد؟ آقا هم در پیام اخیر به چند موضوع بسیار مهم اشاره کردند؛ یک این که خوزستان ظرفیتهایی دارد. تقریباً ۸۰ درصد تولید نفت ما در آنجاست. بعد از اتفاقات جنگ اتفاقات دیگری رقم خورد. ساختار اداری آنجا تضعیف شد، سازمان آب و برق خوزستان که از قبل انقلاب شکل گرفته بود با هدف این که یک جلگه پرآب که هم سد دارد و هم کانال دارد و هم رودخانه دارد و هم صدها هزار هکتار زمین کشاورزی دارد، باید مدیریت واحد با اختیارات تام داشته باشد. بعد از جنگ و در دوران سازندگی این مدیریت را تقریباً بهم زدیم. چند تکه شد.
مدیریت واحد منظور استانداری ویژه است؟
نه، مدیریت آب و برق خوزستان منظور است. به هر حال در قبل از انقلاب این را واحد دیدند که در موضوع تولید و توزیع برق، بحث ورودی و خروجی سدها و رودخانه ها، در موضوع کشاورزی همه را با هم در نظر گرفتند، کما اینکه شبکههای آبیاری زیرمجموعه سازمان آب و برق است. تنها استانی که چیزی به نام برق منطقهای در آن زمان نداشت و الان هم آب منطقهای ندارد، استان خوزستان بود. به دلیل آن شرایط، یک مجموعه توانمند که در چند وزارتخانه تعریف میشد به نام سازمان آب و برق تعریف شد.
امروز سازمان آب و برق تقریباً هیچ کاره است! نه اختیارات مالی قوی دارد، نه اعتبارات زیاد دارد و نه اینکه در حوزه سدها و مدیریت آنها مسئولیت دارد. در جای دیگری مثل شرکت ملی مناطق نفتخیز؛ تقریباً ۸۰ درصد تولید نفت از استان خوزستان است. در گذشته چند سال قبل هویت اداری این گونه بود که مدیرعامل منطقه جنوب ضمن اینکه اختیارات مالی داشت و به مسائل اجتماعی و خدمات پیرامونی خودش در مناطق مختلف میتوانست کمک کند، عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت کشور بود؛ امروز چنین شرایطی ندارند.
برخی شرکتها در استان خوزستان بود که هم منشا ایجاد فرصتهای شغلی بود و هم درآمدهای استانی داشت و به نوعی خدمات اجتماعی ارائه میداد مانند فولاد! فولاد خوزستان در مقطعی واگذار شد و در سال گذشته قریب به ۱۲ هزار میلیارد تومان سود داشت، اما امروز این سودها در آن حوزههایی که باید هزینه نمیشود.
حدود ۲۵ مجتمع در بندر ماهشهر و بندر امام است. امروز اکثر هیئت مدیرهها غیربومی و پروازی هستند و حتی برخی آشپزها نیز پروازی هستند. خب نگاه میکنند و میبینند درآمدهای چند هزار میلیاردی اینها صرف استان خوزستان نمیشود. من اینها را بعنوان مثال عرض کردم. وقتی آقا فرمودند خوزستان این میزان ظرفیت دارد و این زیبنده نیست، طی ۴ دههای که گذشته در هر مرحله یک چیزی از استان زده شد.
در سفر مقام معظم رهبری در سال ۷۶-۷۵ به استان خوزستان اعلام شد در استان باید تمام مواد غذایی ایران را تامین کنیم. حدود دو میلیون هکتار از استان خوزستان تحت عنوان طرح مقام معظم رهبری میبایست آبیاری شود، از آبها و سدهایی که در استان هست، اما بعد از مدتی این تبدیل به یک میلیون شد و بعد به ۸۰۰ هزار تبدیل شد و بعد تبدیل به ۵۰۰ هزار و الان ۲۵۰ هزار اجرایی شده است! برای بقیه آن آب نیست!
باز هم طرح جامعی آنجا پیشبینی شد که از آب رودخانه دز برای تمام شهرهای در مسیر آب انتقال دهند یعنی از دزفول، اندیشمک، شوش شروع میشد و انتهای آن به دشت آزادگان و آبادان و خرمشهر و اهواز میرسید. همه شهرهای در مسیر را شامل میشد. خب امروز بعد از حدود ۱۲ سال حدود ۴۸ درصد از این را اجرایی کردهآند و عملاً این طرح روی زمین مانده است. چرا این اتفاقات میافتد که مردم اعتراض میکنند؟ چون بیشتر منابع تامین آب شرب خوزستان از رودخانه هاست. کمبارشی، برخی از آلودگی ها، مشکلات در طول مسیر، همگی باعث میشود منابع آبی آب شرب استان بی کیفیت شود و این اعتراضات را بدنبال داشته باشد. از سوی دیگر، پروژههای بزرگی در استان خوزستان انجام شده، کارهای بسیار بزرگی انجام شده است، ولی نرخ بیکاری در استان خوزستان دوم یا سوم در کشور است. شاید برخی بگویند به اینها توجه نشده است؟ بله، توجه شده؛ تامین اعتبار شده، دستورات مقام معظم رهبری در برداشت از صندوق توسعه ملی بوده و هم در برخی جاها بانک جهانی اختصاص پول داده اند، برای داخل کشور نیز مصوبات زیادی داریم. ولی بخشی از اینها که مصوبات داخلی بودند، عدم تحقق و تخصیص باعث ایجاد مشکلات شد.
بانک جهانی یا صندوق توسعه؟
بانک جهانی و صندوق توسعه، هر دو بوده است. در مجلس هفتم گفتیم دو در هزار از درآمدهای نفت استان خوزستان به دو درصد تبدیل شود. در مجلس گذشته این دو درصد تبدیل به ۳ درصد کردیم، ولی در مجلس این ۳ درصد را طوری توزیع کردند که دوسوم به مناطق محروم تعلق میگرفت و یک سوم به مناطق نفتخیز تعلق میگرفت. همین یک سوم هم را در برخی از سیاستهای غلطی که در سازمان برنامه و بودجه و دولت وجود داشت، بخشی از درآمدهای استان که در حوزه نفت بود اختصاص میدادند، اما در جای دیگر منابع مالی را نمیدادند یا در تخصیص صفر میکردند.
یعنی عملاً آن درصدی که باید به استان خوزستان در نفت داده شود به طور واقعی داده نمیشد. معلوم است که پروژهها روی زمین میماند. این بیتوجهی هاست که امروز باعث شده بخشی از مردم نگرانیشان را به این صورت نشان دهند که آقا هم فرمودند جای گله از مردم نیست. آقا گفتند ما توصیه کردیم و توجه نکردند. خب این حرف سنگینی است.
الان اتفاقاتی که در خوزستان افتاد ریشهها را اشاره کردید. جرقه این اتفاقات را بررسی کردید که در کجا رقم خورد؟
بخشی از این، در ارتباط اعتراض به انتقال آب به برخی استانها از سرشاخهها بود. اگرچه در اینجا برخی از رسانههای بیگانه و شبکههای ماهوارهای اطلاعات غلط را به داخل پمپاژ میکردند.
خب آنها که واقعا سوار این موج میشوند.
بعنوان مثال اعلام میکردند سرشاخههای کرخه که اصلاً چنین نیست، ولی در برخی جاهای دیگر اتفاقاتی میافتاد که بعضاً هم بدون مجوزهای زیست محیطی بود. اینها یکی از منشاهای اعتراضات بود.
نکته دیگر در منشا اعتراض، در سال بارشی که گذشته چند اتفاق را شاهد بودیم؛ یکی، عدم بارش و کاهش مخازن در سدهایی که در استان خوزستان پائین دست را تامین میکرد. دوم، گرمای زودرسی که تقریباً از اواسط اردیبهشت در استان خوزستان داشتیم که هوا بالای ۴۰ درجه رفت. متاسفانه ورودی و خروجی از سدها کم شد و تقریباً در پائین دست در دشت آزادگان، شادگان، طول مسیر کرخه و دز، در شعیبیه و برخی مناطق همچون شهرستان شوش و حتی در اهواز، در پائین درست در آبادان و خرمشهر آن EC که برگشت آب دریا به رودخانه بود، تقریباً موجب اعتراض مردم شد.
باید تصمیم جدی نظام بر این باشد – من این را خدمت آقای رئیسی هم عرض کردم – که در برنامه زمانبندی کوتاه مدت و میان مدت، نه حواله به درازمدت، بتوانیم حداکثر مسائل خوزستان در یک برهه و زمانبندی یک ساله بعنوان کوتاه مدت و در یک برنامه میان مدت ۵ ساله بسیاریاش قابل حل است. یکی از دلایلی که همه ساله در پیک مصرف برق مشکل پیدا میکنیم، علتش این است که نیروگاههای برق-آبی ما به دلیل عدم وجود آب در پشت سدها نمیتواند تولید برق داشته باشد. خب در آنجا اگر لازم باشد ذخیره آبی نگه داشته شود، سدها در استان خوزستان به مدیریت منابع آبی اختصاص یابد یعنی آب شرب، آب کشاورزی و آب صنعت و از طرفی با احداث نیروگاههایی که در استان خوزستان قرار بود ۲۰ هزار مگاوات تولید برق در حوزه نیروگاه سیکل ترکیبی و تجدیدپذیر داشته باشیم عملاً این را جبران کردیم، بلکه ۶ هزار مگاوات بیش از ظرفیت احداث کردیم.
ضمن اینکه برای تحقق برنامه یک ساله و ۵ ساله معتقدیم فقط عوامل مادی و تامین اعتبار نیست؛ نکته مهم تغییر ساختارهای اداری در استان خوزستان بازگشت هویتهای دارای اختیار است، یعنی در سازمان آب و برق، در مناطق نفتخیز، در شرکت ملی حفاری، در پتروشیمیها و از همه مهمتر در استاندار!
یک سوال این است که همه اینها را بیان میکنید؛ وقتی ناظر بودید چرا اقدام نکردید؟ در همین مجلس قبلی و مجلس فعلی چند گزارش ماده ۲۳۴ زدیم. این بدین معناست که طبق آئین نامه هرگاه رئیس جمهور، وزرا، مسئولان استنکاف از اجرای قانون کنند، یا ناقص اجرا کنند گزارش تهیه میکنیم و در کمیسیون تائید، در صحن علنی تصویب و رای میآورد و در دستگاه قضائی خارج از نوبت رسیدگی میشود. برای سازمان برنامه و بودجه و حتی برای رئیس جمهور ماده ۲۳۴ زدیم، ولی شاید باور نکنید فشار سنگین به وزارت نیرو آوردند که باید با مجلس وارد مذاکره شوید تا این گزارش پس گرفته شود وگرنه تمام بودجههای شما را قطع میکنیم! الان هم آمار را نگاه کنید تقریباً همین است.
پس گرفته شد؟
پس گرفته نشد، ولی به هر حال تنبیهاتی برای وزارت نیرو صورت گرفت. این رفتارهای دوگانه نمیشود در دولتی وجود داشته باشد و بعد شما توقع داشته باشید مصوبات اجرا شود.
حالا ماده ۲۳۴ هم میزنید و میرود وقتی تنبیهی صورت نمیگیرد و اتفاقی نمیافتد، فایدهای ندارد.
دقیقاً همین را بیان میکنم که ما در مرحله مجلس اقداماتی را انجام دادیم. قانون به ما میگوید تا این مرحله میتوانید اقدام کنید. مرحله بعدی به جای دیگری واگذار میشود. ما معتقد هستیم حتماً باید آئیننامه ما اصلاح شود کما اینکه الان در حال اصلاح است و در حوزه سوال، تذکر و پاسخگویی دولتها باید ضمانت اجرایی داشته باشد که اگر شما در جایی ماده ۲۳۴ سه بار وارد شد، خود به خود استیضاح وزیر انجام شود؛ یعنی باید وزیر استیضاح شود، چه نمایندگان ورود به این موضوع کنند و چه نکنند، تشریفات مجلس آن استیضاح را انجام دهد.
حالا در ارتباط با بحثی که عنوان کردید این کارها یک ساله و ۵ ساله مقدمات دارد، بله؛ یکی از کارهایی که انجام شد، در همین سفر که از قوای سه گانه در این جلسه حضور داشتند، ما چند بحث داشتیم. ما سریعاً در جمعه که این جلسه برگزار شد تا ۱۰ شب در اهواز بودیم و فردا عصر شورای عالی امنیت ملی جلسه تشکیل داد؛ در آنجا مصوبات تصویب شد، هم در بخش منابع مالی که برای آب، فاضلاب، کشاورزی و بخشهای مختلف پیشبینی کردیم، حدود هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان، پیشنهاد آن جلسه بود. در روز یکشنبه دولت اینها را مصوب کرد و به سازمان برنامه و بودجه داد. امروز که خدمت شما هستم آخرین مرحهل دیروز تخصیص ۱۰۰ درصدی صورت گرفت.
من منطقهای فکر نمیکنم، ایران سرای ماست. خدا میداند نگاه ما ملی است. یعنی اگر اقتصاد خوزستان که نبض آن نفت است، تامین برق است، سایر مسائل اقتصادی است با خدشه و خللی مواجه شود تاثیر آن در اقتصاد ملی است یا خیر؟ اگر امنیت خوزستان که ۱۷ سرویس جاسوسی دنیا به صورت مستقیم در استان خوزستان در حال فعالیتهای جاسوسی هستند، اگر این برای آنها مهم نباشد این ۱۷ سرویس در استان خوزستان فعالیت خودشان را تشدید نمیکنند.
کمیسیون انرژی محلی است که مباحث فراوان داریم. قطعی برق، کمآبیهایی که با آن مواجه هستیم و ایجاد نگرانی برای ادامه امسال کرده است. برای اینها چه تمهیداتی اندیشیده شده؟ برنامه ریزی صورت گرفته است؟ دورنمایی وجود دارد؟
ما به محض اینکه این اتفاقات رقم خورد، دومین روزی که رئیس کمیسیون شدم، یک جلسه اضطراری را با وزارت نیرو تشکیل دادیم، در ارتباط با بحث خاموشیها بود که مردم بسیار نگران بودند و زندگی بسیار مختل شده بود. خاموشیهای زمانبندی اعلام شده و در کنار آن خاموشیهای غیرزمانبندی وجود داشت. تقریباً روزی سه بار خاموشی داشتیم. حتی برخی مراکز صنعتی ما تعطیل شد، مراکز اداری ما تعطیل شد. یک ستاد و فرماندهی واحد در وزارت نیرو مستقر شد و در کنار آن ستاد رسانه واحد که انصافاً اینجا نقش رسانه ملی بسیار چشمگیر و تاثیرگذار بود؛ مثلا در کمپینی که یک مدیر شما در برنامه زنده اعلام میکرد، شاید اینها را به مردم نگفتند، ولی در همان کمپین ۱۵ دقیقهای فکر میکنید چقدر مصرف برق کاهش مییافت؟ در برخی جاها بیش از سه هزار مگاوات کاهش مصرف داشتیم.
نیروهای مسلح تمام داشته خود را در ژنراتورها و سایر امکانات خود آوردند و از برخی جاها که میتوانستیم واردت داشته باشیم، در برخی کشورهای آسیای میانه، واردات را انجام دادیم؛ کار دیگری که انجام شد ظرف ۴۸ ساعت مجوز ساخت ۱۰ هزار و ۶۰۰ مگاوات نیروگاه به حدود ۱۳ صنعت کشور واگذار شد و مجوز داده شد. حدود ۴ هزار مگاوات نیروگاههای گازی ما به مزایده گذاشته شد که بخش خصوصی خریداری کند، به شرط اینکه دو هزار مگاوات دیگر آن را خودش راهاندازی کند و با واگذاری و فروش اینها ما بتوانیم درآمد را صرف سایر نیروگاههای نیمهتمام کشور کنیم. بخشی از اقدامات این بود و برای سال آینده هم سعی کردیم تمهیداتی را بیندیشیم و خروجی چند هزار مگاوات را داشته باشیم.
یعنی الان با این شرایطی که بیان میکنید و پیشبینیهایی که شما کردید اوضاع ما تا آخر سال بدتر از این نمیشود؟
بخشی از کار ما پیشبینیهای هواشناسی است، وزارت نیرو هم پیشنهادش این بوده که الان سازمان هواشناسی ما سازمانی است که فقط وضعیت هوا را گزارش میدهد و در اختیار وزارت راه است و عمدتاً در حوزه حمل و نقل و مسائل پروازی ورود دارد، در حالی که باید در جایگاه واقعی قرار گیرد که همه کشور از ظرفیت آب و هوا استفاده کنند. فکر میکنیم به لطف خدا، شرایط بهتر شود، اما بدین معنا نیست که مشکلات حل خواهد شد، چون بخشی از این مشکلات حتماً به منابع آبی جدید نیاز دارند، مانند آب شیرین کن!
نکته دیگری که وجود دارد بحث مشکلات سیستان و بلوچستان است که مردم آنجا در این مدت سختیهای زیادی کشیدند، اما آنجا رسیدگیهایی شد که به نظرم به وضعیت متعادلی رسیدند. درست است؟
بله؛ گروههایی آنجا اعزام شدند. هم نمایندگان محترم استان بودند و هم مسئولان مجلس و دولت و دوستان سپاه بودند. تقریباً تا حدودی میتوان گفت تلطیف شده، ولی سیستان و بلوچستان هم نیاز به رسیدگی جدی دارد. یکسری طرحهایی را اختصاصاً در ارتباط با سیستان و بلوچستان در کمیسیون خودمان و سایر کمیسیونهای مرتبط داریم. امیدواریم آنجا را بتوانیم با طرحی که عرض کردم اختصاصاً در حوزه برخی از استانهای ویژه است بتوانیم کار کنیم.
این قضیه استفاده از آب ژرف که الان سیستان و بلوچستان هم شنیدم در زابل چنین امکانی وجود دارد، چه طرحی دارند؟ آیا میخواهند استفاده کنند یا میتوانند استفاده کنند؟
یک اختلاف نظری وجود دارد؛ برخی از مجموعهها به این موضوع اعتقاد جدی دارند و معتقدند کارهای کارشناسی و حفاریهایی که صورت گرفته، نشاندهنده این است که میتوان از ظرفیت و منابع آب ژرفی استفاده کرد. در برخی دستگاههای اجرایی به چنین موضوعی اعتقاد ندارند و معتقدند این اتفاق نخواهد افتاد و ما نباید وقت و هزینههای خودمان و منابع مالی را به آن سمت ببریم که نتیجه نخواهد داد.
یک کمیتهای را تشکیل دادیم تا بتوانیم از همه ظرفیت علمی کشور اعم از دانشگاه، مرکز پژوهش ها، وزارت نیرو و سایر دستگاهی که در این زمینه کار کردهاند، استفاده کنیم و به یک نظر واحد برسیم. متاسفانه الان یک نظر واحد در این موضوع وجود ندارد. باید رژیم حقوقی آب را با کشورهای همسایه درست کنیم، وزارت خارجه باید فعال شود.
بخشی از مشکلات سیستان و بلوچستان به رژیم حقوقی برمیگردد و باید از قراردادهایی که صورت گرفته دفاع شود. یعنی واقعاً سیستان و بلوچستان به اعتقاد ما مورد ظلم واقع شد. من نمیخواهم کسی را متهم کنم، اما اگر وزارتخانههای مرتبط در این موضوع فعال میشدند و دیپلماسی ما را فعالتر میکردند شاید بخشی از این مشکلات کاهش مییافت.
چند روز پیش در پاساژ معروف خیابان جمهوری یکباره برق را قطع کردند، چون پرمصرف بودند. در این شرایط این اقدامات عجیب است.
در برخی جاها مدیران ما فقط به صرف یک دستور نگاه میکنند. من یک نیروی امنیتی بودهام و معمولاً در بسیاری از تصمیمات تلاش میکنیم ابعاد اجتماعی، سیاسی، امنیتی موضوع را در نظر بگیریم. دوستان ما میتوانستند ظرافت به خرج دهند و مدیریت مصرف را در جاهای دیگر بکار ببندند؛ در جاهایی که روزانه هزاران نفر مشغول بکار هستند، هزارا نفر از مردم مراجعه دارند و باید مشکل مردم حل شود، میتوانستند جای دیگری را با خاموشی مواجه کنند و تذکرات را به طور دیگری انتقال دهند.
در دست به دست شدن دولتها بعد از انقلاب وقتی نگاه میکنیم، فکر نمیکنم هیچگاه چنین شرایطی را در دست به دست شدن داشته باشیم که در شدیدترین فشار اقتصادی مردم هستند، برخی جاها شدیدترین فشار روحی وجود دارد و همچنین جاهایی اگر رعایت نشود یکباره نارضایتی بیرون میزند. درست است؟
کاملاً درست است. تقریبا در هیچ دولت و در انتقال دولت به دولتی این شرایط را نداشتهایم. قبل از انتخابات هم تقریباً همین موارد را به مسئولان مرتبط عرض کرده بودیم و برخی از دستگاههای امنیتی هم این مطالب را گفته بودند. معمولاً پایان کار دولتها قدری سستیها ایجاد میشود. در کشور هم بواسطه نگرانیهایی که وجود داشت، قدری کاهش حضور داشتیم و به معنای گلایه از کل وضعیت کشور بود و پیشبینی هم میشد. از قبل نیز پیشبینی شده بود که برخی از رخدادها در کشور ایجاد شود و باید کاری کرد که در این انتقال دولت با کمترین مشکل مواجه شدیم.
یعنی این برهه خیلی حساستر میشود.
دقیقاً. الان جلساتی که آقای رئیسی دارند اتفاقاً در همین راستاست. خود ایشان اعلام کرده اند. قبل از اینکه دولت مستقر شود و به طور رسمی با گروههای مختلف، کارشناسان، وزرا، مجلس، کمیسیون ها، گروههای مختلف نشست برگزار میکند و برخی از تقسیم کارها را انجام میدهند و برخی از تماسها را با استانها دارند که این خلاء جابجایی موجب بروز مشکلات نشود.
من شنیدم طرحی آماده شده که مجلس این را قانون کند که این دولتهایی که میخواهند بروند، بگویند این شاخصهایی که تحویل میدهیم این است و با این شاخصها تحویل میدهیم؛ ولی هنوز مجلس این را در دستور کار نیاورده است.
این مسئله الان وجود دارد؛ شاغول معلوم است. برنامه توسعهای که هر دولتی باید اجرا کند، بودجه سالانهای که خود به مجلس ارائه داده، تائید و تصویب شده و به مرحله اجرا گذاشته شده معیار و خط کش و شاغول هستند. در کنار آن، آقای رئیس جمهور برنامهای که به ملت ارائه داده که رای گرفته مشخص است، هر وزیر در زمان رای اعتماد برنامهاش را مشخص میکند. همه اینها بهترین خطکش و شاغول برای ارزیابی است که چقدر برنامه آنها محقق شده و میزان موفقیت این دولت و عدم موفقیت مشخص است.
اما آن طرح برای این است که دقیق مورد به مورد مشخص شود و به هر وزیری نمره داده شود.
این طرح را مجلس در دستور کار میآورد؟
هنوز در مراحل اولیه است.
نکته بعدی درباره کابینه است. کابینه را رئیس جمهور روز تحلیف معرفی میکند؟
طبق صحبتهایی که آقای رئیسی داشتند میخواهند فرصتها را از دست ندهند اعلام کردند که احتمالا این کار صورت خواهد گرفت، ولی، چون طبق آئین نامه یک هفته فرصت به کمیسیون تخصصی میدهد و یک هفته فرصت برای رای اعتماد میدهد و حدوداً دو هفته میشود، احتمال دارد به یکسری تعطیلات بخورد، اگر ایشان چهاردهم اعلام کند، ما هم فورا باید در عرض یک هفته دعوت کنیم. طبق آئین نامه وزرای مربوطه باید برنامه خود را به کمیسیون ارائه دهند.
یعنی تعطیلی ندارید.
نه نداریم.
دو وزیر خیلی مهم در حوزه کمیسیون انرژی است و البته یک معاون رئیس جمهور!
بله. ما کمیسیون نان هستیم؛ نفت و نیرو! نان کشور در اینهاست.
برای وزارت نیرو چه اسمی مطرح است؟
برای وزارت نیرو آقای علی آبادی، مدیر عامل فعلی مبپنا، مطرح است. برای وزارت نفت هم آقای رستم قاسمی، مهدی دوستی و میرکاظمی و در برخی موارد آقای بیات هم مطرح است. عمدتاً به نظر میرسد بین آقای رستم قاسمی و مهدی دوستی یکی مطرح میشود.
درباره انرژی اتمی چه کسی را مطرح میدانید؟
در این خصوص افراد مختلفی بحث شده است. هم روی مدیر فعلی بحث شده است و هم افراد دیگری که اعلام شده بحث شده است.
یعنی یک احتمال برای آقای صالحی هنوز وجود دارد.
آقای صالحی، آقای طهرانچی، آقای زاکانی و … مطرح هستند.
گمانهزنیها نشان میدهد از مجلس چند نفری جدا خواهند شد.
به نظر میرسد از مجلس ۳-۲ نفری جدا شوند.
سختترین کار آقای رئیسی را تشکیل دولت میدانید، یا اداره دولت؟
اداره دولت! قطعاً اداره دولت سختتر است. به هر حال آقای رئیسی با مشکلات جدی مواجه است. شرایطی که الان وجود دارد وضعیت اعتراض هاست. به لحاظ اقتصادی این وضعیتی که وجود دارد مردم از گرانی، تورم، بیکاری و … نگران اند. آقای رئیسی کار سختی در پیش دارد، ولی دیروز جمله امیدآفرین بیان کردند که با این که علم دارم چه وضعیتی در کشور است، اما امید دارم میتوان کارهای بزرگ انجام داد و ان شاالله از این شرایط عبور کنیم.
(بخش دوم برنامه)
متولد ۱۳۴۴ در اندیمشک هستید.
بله.
پدر چه کاره بودند؟ در قید حیات هستند؟
نه. پدر و مادر من در قید حیات نیستند. پدر من کارگر راه آهن بود و هم کشاورزی از قبل انقلاب داشت، یعنی پدر من آهنگر بود و ما نان آهنگری و کشاورزی را خورده ایم.
چند برادر و خواهر هستید؟
ما ۴ برادر و ۴ خواهر داریم که با من ۹ نفر میشویم.
چه سالی ازدواج کردید؟
سال ۷۰ ازدواج کردم. بعد از جنگ بود.
چطور آشنا شدید؟
خانم من مسئول بسیج خواهران شهرستان اندیمشک بود.
از لحاظ طیف سیاسی منطبق با شما هستند؟
کاملاً همراستا هستند. ما ولایی و حزب اللهی هستیم. اصطلاح اصولگرا و اصلاح طلب هم همانطور که آقا فرمود اینها عناوین هستند، ولی اگر بخواهید تعریف کنید اصولگرا هستیم.
دو فرزند دارید که یکی دختر و یکی پسر است.
بله.
چه میکنند؟
دختر من دانشجوی دکترای معماری است و گرایش ایشان طراحی داخلی بود. در کشور برای دوره دکتری این رشته نبود و در نتیجه تغییر رشته داد و در واحد ارس مشغول تحصیل است. پسرم ۱۵ ساله است، فاصله سنی بین دخترم و پسرم قدری زیاد است یعنی حدود ۱۰ سال است.
چقدر موفقیتهایی که داشتید را مدیون خانم هستید؟
همه میگویند اگر خانم حسنوند نباشد خیلی جاها موفق نمیشود. اول لطف خداست، این در شعار نیست، عنایت و عشق ما به اهل بیت (ع) تاثیرگذار است و مردم خیلی خوبی در شهرستان داریم. رفقای مرد جونی زیاد داریم و خانواده من هم همه چیز خود را گذاشته است.
تفریح آقای حسنوند چیست؟
من تفریحی ندارم. یک زمین کشاورزی دارم که شاید برخی مواقع یکی دو ساعتی آنجا بروم.
یعنی خود شما هم کشاورزی میکنید؟
بله، زمین خودم است.
یعنی بیل میزنید؟
در باغبانی بله، چون بسیار به باغبانی علاقهمند هستم.
اهل فیلم و سریال هستید؟
برخی مواقع برخی سریالهای خاص امنیتی را میبینم.
آخرین سریالی که دیدید چه بود؟
گاندو را دیدم که خیلی پرحاشیه بود.
گاندو چطور بود؟
به نظر من خیلی خوب بود. مردم باید شفاف در جریان برخی از قضایا قرار بگیرند. برخی سریالها را نگاه میکنم منتهی وقت زیادی ندارم. اخبار را معمولاً چند نوبت نگاه میکنم. دستخط هم را دوسومش را نگاه میکنم. ورزشی هم بدم نمیآید و بیشتر در حوزه فوتبال نگاه میکنم.
فوتبالی هستید؟
یک زمانی مربی فوتبال بودم. در بسیج هم من چند سالی فرمانده بسیج پایگاه ابوالفضل (ع) در شهرستان بودم و پایگاه مطرحی بود، تیم فوتبال ما خیلی مواقع در بازیهای بسیج اول میشد.
المپیک را پیگیری میکنید؟
بله. منتظریم ببینیم ان شااله طلاها افزایش مییابد یا خیر.
یک اتفاقی که افتاد، قضیه خانم علیزاده بود که چیز خوبی نبود. نظری دارید؟
من از چند جنبه به این امر نگاه میکنم. به هر حال هم خانم علیزاده را باید فرزند خودمان ببینیم؛ به هر دلیلی از اینجا رفت و وطن خودش را ترک کرد. نباید اجازه دهیم فرزندان این کشور چه در حوزه علمی، هنری، فرهنگی و … این آب و خاک را ترک کنند و بروند. از طرف دیگر خانم علیزاده باید بداند امروز حضور او در صحنه المپیک مدیون حمایتهای این کشور و مردمش بود، ولی باید این را توجه داشت که ایکاش مسئولان ما در همه بخشها با فرزندان خود مهربانتر برخورد کنند.
این نکتهای که شما بیان کردید، قشر ورزشکار، هنرمند و … روحیههای خاصی دارند.
ظریف و لطیف هستند.
بله، باید در تعامل با اینها بعد از ۴۰ سال، یکسری آدمهایی تربیت کرده باشیم که بتوانند به خوبی رفتار کنند و بتوانند بخوبی با آنها صحبت کنند. آنقدر دشمن خوشحال میشود که ضرر این مسائل تنها برای ماست.
ببینید، دنیا به دنبال این است که ما را تحقیر کند، ما را تضعیف و منزوی کند و ما را از صحنه جهانی حذف کند. ایران هم باید این مسیر را بداند برای اینکه دنیا در برابر ما تعظیم کند و پرچم ما به اهتزاز درآید، یکی از راهها قهرمانان ما هستند که آقا هم بعد از المپیک، بازیهای جهانی، آسیایی و … قهرمانان را دعوت و تکریم میکنند.
قبل از انقلاب فعالیت انقلابی داشتید؟
من متولد ۴۴ هستم و قبل از انقلاب جلسه قرآن داشتیم و من مسئول جلسه قرآن محله بودم. اواخر سال ۵۶ که بواسطه ارتباط با برخی دوستان، چون خواهر و داماد ما دانشریایی قبل از انقلاب بودند و، چون سابقه مبارزاتی داشتند و در حوزه دانشگاهی بودند، در اواخر بعد از شهادت شهید مصطفی هم نوارهای حضرت امام را داشتند، در ایام کلیشه درست کردن و یکسری عکسها را منتشر کردن رواج داشت.
با تاسیس وزارت اطلاعات وارد این وزارتخانه شدید؟
نه. وزارت سال ۶۵-۶۴ تاسیس شد، ولی در آن دوران من از سوی وزارت یکسری ماموریتها در شهرهای کشور داشتم. بعد از جنگ، به وزارت رفتم یعنی جنگ تمام شد به آنجا رفتم. سال ۶۸ به وزارت اطلاعات رفتم.
چطور بود؟ شما علاقهمند بودید یا دعوت شدید؟
هم خودم علاقهمند بودم و هم دوستان دعوت کردند. آن زمان معمولاً خودشان دعوت میکردند. به وزارت رفتم منتهی ایام ارتحال حضرت امام (ره) من “ت میم” بودم که کار تخصصی بود. تیمهای سازمان منافقین از عراق به کشور آمده بودند و عملیات انجام میدادند و هیچگاه فراموش نمیکنم در اهواز بودم و زنهای عرب با آن رسم و سنت عربی عزاداری برای حضرت امام میکردند و سوژه ما از منافقین در این مراسم میرفت. از یک طرف، هم گریه برای حضرت امام میکردیم و هم ماموریت سازمانی را اجرا میکردیم؛ کار سختی بود. از یک سو باید ظاهر را حفظ کنید تا سوژه از سوی سازمان آمده، متوجه شما و حالات شما نشود. از سوی دیگر امامی که عشق شما بود و همه وجود ما بود، از دست رفته و مردم در حال عزاداری هستند و نمیتوانید بروید.
تا سال ۷۷ وزارت اطلاعات بودید.
بله. چند ماه قبل از انتخابات استعفا دادم و در انتخابات ۷۸ شرکت کردم.
یعنی دو وزارت آقای ری شهری و فلاحیان را درک کردید.
بله.
به کدام یک بیشتر امتیاز میدهید؟
هر یک شرایطی داشت. ابتدای ورود آقای ری شهری و وزارت اقتضائاتی وجود داشت و دوره آقای فلاحیان هم اقتضائاتی داشت. در دوره آقای ریشهری، یکسری زیرساختها درست شد، نیروهای باتجربهای تربیت شد، از ظرفیتهای زیادی استفاده شد. یکسری اتفاقات خوب هم در زمان آقای فلاحیان افتاد، اما یکسری اشکالات هم به آن دوران بود که اساساً بعنوان منتقدین در آن دوره درون سیستم بودم.
یک طرحی را تحت عنوان ورود به عرصه اقتصادی داشتند که برای وزارت مناسب نبود. عمدتاً وزارت را به این سمت میبرد که وزارت تقریباً در یک چارچوب صرف اداری قرار بگیرد، خلاقیت آنجا کشته میشد. برنامهای را اقتباس از یکی از سرویسهای دنیا آورده بودند؛ برنامه کاری روزانه. به جای این که نیروی وزارت اطلاعات کارهای فکری، عملیاتی، اجرایی… کار روزمرهاش نوشتن و جدول پر کردن … در آن ایام ۱۱ ماه به من حقوق و حدود دو سال ارتقاء گروه ندادند و ۳-۲ بار هم احضار به حفاظت شدیم.
بخاطر انتقاداتی که داشتید؟
بخاطر همین برنامهای که قبول نداشتیم. ۳-۲ بار حضور من در برخی تجمعات بود. تجمعی را بعد از سخنرانی آقای منتظری در آن ماجرای ۱۳ رجب داشتیم. درست است که وزارتی بودیم، اما نمیتوانستیم نسبت به آقا و امام و تعرضاتی که میشود بی تفاوت باشیم. سریعاً فراخوان به دوستان دادیم و سخنران جلسه هم من بودم و یک روشنگری کردیم. وزارت معتقد بود نباید در این حوزه وارد میشدیم.
این صحبتی که آقای محسن رضایی در فعالیتهای انتخاباتی مطرح میکرد درباره آلودگی امنیتی در دستگاههای امنیتی، قبول دارید؟
به این نحوی که آقای رضایی بیان کردند قبول ندارم، اما شما بدانید دستگاه امنیتی همیشه هدف سرویسهای بیگانه به چند منظور است. حذف آنها، خنثی سازی اقدامات، نفوذ در آنها، سرقت اسناد و مدارک از جمله اهداف است. به هر حال به نوعی هدف دستگاه امنیتی ما سرویسهای دنیا هست و این طبیعی است. مگر در اسرائیل رسماً اعلام نکردند وزیر انرژی ما جاسوس ایران بود؟ با آن شرایط سخت در رژیم اشغالگر قدس، ما رفتیم وزیرش را بعنوان منبع وزارت اطلاعات جذب میکنیم؛ طبیعی است که آنها هم این مسائل را دارند.
ضمن این که محدودیتهایی به لحاظ مباحث فنی داریم. تعاملات اطلاعاتی با سایر سرویسهای دنیا نداریم، اما با این محدودیتها وزارت اطلاعات و هم سازمان اطلاعات ما در مقابل آنها بسیار موفقیت داشتهاند. کشف بسیاری از توطئه ها، کشف بسیاری از ترورها که بعضاً گفته نمیشود، عملیاتهای تروریستی و خنثیسازی حتی در بیرون کشور… حالا نمیخواهم برخی از مسائل را مطرح کنم، چون در حیطه کار من نیست و خود مسئولان مربوطه باید توضیح دهند، اما در برخی جاها خلاها و حفرههایی وجود داشته است. بخشی به ساختارها برمیگردد. باید این ساختارها درست شود. کما این که معتقدم در وزارت اطلاعات باید ساختار درست شود. چندین بار هم پیشنهاد دادیم و با مسئولان دستگاههای اطلاعاتی و سایر مسئولان در کشور گفتیم ساختار وزارت اطلاعات بهتر و کارآمدتر از این میشود.
و امام مجلس ششم!
ما یک اقلیت ۷۰-۶۰ نفره، اما فعال، منسجم، بابرنامه، هماهنگ با تشکلهای خود بودیم. در داخل مجلس بسیار موثر و فعال بودیم؛ یعنی مشخص بود امروز صبح چه تذکری را چه کسی بدهد و چه کسی نطق کند و چه کسی مصاحبه کند.
این برنامهریزی شده بود.
بله. کاملاً هماهنگ بودیم. شما در آن مقطع در حوزه رسانه یکی از فعالها بودید و هیچگاه فراموش نمیکنم مجمع ۳-۲ نفره شما هم جوان و هم خوشفکر بودید. در آن مقطع آقای حداد عادل رئیس فراکسیون ما بود و از وجاهت خاصی برخوردار بود. دوستان مقابل هم پای کار بودند؛ آنها از آقای بهزاد نبوی تا محمدرضا خاتمی، میردامادی و مرحوم بورقانی حضور داشتند.
کدام یک از آنها با اقلیت بهتر تعامل میکرد؟
بهزاد نبوی! بهزاد نبوی در عین حال که تشکیلاتیترین آدم، با برنامهترین آدم، با سابقهترین آدم و زندانی قبل از انقلاب بود و مسئولیتهای بالایی داشت، اما با نمایندگان اقلیت بسیار با ادب و با اخلاق رفتار میکرد. احترام میگذاشت اگرچه روی مواضع سیاسی خود پافشاری میکرد.
یک صحنه را نمیدانم به یاد دارید یا خیر، آقای عظیمی رئیس کمیسیون انرژی، یکسری مدارک ارائه دادند و دعوا شد. اولین بار کتک زدن را در مجلس ششم دیدم که آقای اعلمی از پشت عظیمی را زد.
چند تا اتفاق افتاد. خدا آقای محتشمی را رحمت کند، وقتی یکی از آقایان مسئولان احزاب کاملاً شناخته شده که الان نیز حضور دارد، در آن مجلس، وقتی ایشان نطقی کرد و برگشت آقای محتشمی با مشت ایشان را در دفاع از انقلاب زد و طوری شد که ما جدا کردیم.
یا در بحث قانون مطبوعات کاملاً در جریان هستید، وقتی آن اتفاق افتاد و مرحوم رشیدیان آن بحث را بوجود آورد کار نمایندگان به برخورد فیزیکی روی آوردند. مسائل خیلی زیادی وجود دارد. یا بحث استعفا و تحصنی که در مجلس چندین روز وجود داشت. چندین روز مجلس تعطیل شد و از گروههای ملی مذهبی میآمدند یا دستگیری حسین لقمانیان نماینده همدان و تعطیل کردن مجلس و یکسری اتفاقات عجیب در آن دوره رقم خورد.
حتی در دیدار با مقام معظم رهبری من هیچگاه فراموش نمیکنم یکی از نمایندگان که الان در امریکا پناهنده است و در سفر نیویورک ایشان را دیدم، چون در این سفر هم با آقای علی اکبر موسوی خوئینی و هم با محمد تحولی همسر خانم حقیقتجو …، به آقای خوئینی عرض کردم حاضر هستم برای شما شرایط را مساعد کنم که برگردید. آنها بحثهای دیگری داشتند که اماننامه شما اعتبار ندارد و ما را اعدام میکنید. بعداً هم جواب حرفهای من را خواهد داد. عین این بحث بود. در یک رستورانی که محل استقرار ما بود با هم بحث میکردیم در آن دیداری که با مقام معظم رهبری داشتیم، اتفاقاتی افتاد که من هم سعه صدر آقا و هم هوشمندی و هم تیزبینی آقا و هم درایتی را که در آن جلسه به خرج دادند که بعضی سوال کنند و آقا چقدر دقیق صحبت کرد. هیچگاه این جلسات منتشر نشد. هیچگاه این مطالب بیان نشد که آقا به عنوان بالاترین مقام در جلسه رسمی در حضور ایشان و در سالگرد تاسیس مجلس، کسی بلند شود و در بین حرفهای رئیس مجلس و آقا بخواهد حرف بزند.
خیلی جاها این متعارف نیست، ولی آقا اجازه دادند حرفها را بیان کند و آقا جواب داد؛ یا در کمیسیون فرهنگی با بحث تحقیق و تفحصی که از صداوسیما صورت گرفت، بخشی از تحقیق و تفحص صداوسیما اساساً برای صداوسیما نبود. آنها معتقد بودند صداوسیما پولهای خودش را صرف جریان مقاومت میکند و به نوعی به دنبال برخی مسائل دیگر است؛ حالا الان نمیخواهم این را باز کنم. یک سال طول کشید آن تحقیق و تفحص شکل گرفت. شرایط سختی بود.
تلاش کردید این استعفا و تحصنها حل شود؟
تلاش زیادی صورت گرفت، اما به هر حال تصمیم آنها گرفته شد که انتخابات برگزار نشود یا تاخیر باشد و فشار به دو قوه مقننه و اجرایی آمده بود، تا استعفا بدهند و کشور با بحرانی مواجه شود و عملاً وقتی مجلس نداشته باشید، دولتی هم وجود ندارد و وقتی دولت و مجلس نباشد، مشروعیتی برای نظام نیست. انتخابات برگزار نمیشود و مداخله سایر مجامع بینالمللی ایجاد میشود. اتفاقات عجیبی در اینجا طراحی شده بود.
فکر میکردید برخی از اینها به خارج از کشور بروند و پناهنده شوند؟
برخی از قبل مشخص بود. کلاس زبانهایی که از قبل میرفتند، کاملاً مشخص بود برای بیرون رفتن است. موضع گیری و برخی استعفاهای آخر عملاً برای تابعیت گرفتن و رفتن به بیرون بود. برخی از اتفاقاتی که صورت گرفت، انصافاً آقای کروبی بسیاری جاها موضع انقلابی داشت. من مقطع ۸۸ را جدا میکنم و آن مقطع انتخابات را بیان میکنم. به هر حال در آنجا آقای کروبی مورد تفقد آقا قرار گرفت و از ایشان تمجید شد.
برخی مواقع حرفهایی بیان میشد که ما تازه کار بودید، اما میدیدیم این مطالب را اپوزیسیون هم بیان نمیکند.
شاید به یاد داشته باشید، یک بار آقای ضرغامی رئیس صداوسیما بود، در آن مقطع ما هم در کمیسیون فرهنگی بودیم، بحث ماهواره بود. با هماهگی صداوسیما و مجلس گروهی را به چند کشور دنیا اعزام کردند تا وضعیت ماهواره و مدیریت جهانی را در آن کشورها بررسی کنند. گزارشی ارائه دهند. آقای ضرغامی کمیسیون فرهنگی را دعوت کرد. به هر یک از اعضای کمیسیون فرهنگی یک فیلم ویدئویی و خصوصی داد و گفت با هزار عذرخواهی این فیلمهای مستهجن هستند. از شبکههای مختلف و ماهواره این فیلمها را گرفتیم. این را امشب در خانه بدون حضور خانواده ببینید، ولی چند روز بعد از آن به دفتر آقا رفتند و شکایت صداوسیما را کردند که صداوسیما فیلم مستهجن توزیع میکند!
مسئولان صداوسیما گفتند این را به شما خصوصی دادیم که خانواده هم نبیند و گفتیم شما عضو کمیسیون فرهنگی و نماینده مجلس هستید و میخواهید تصمیم بگیرید همه واقعیتها را ببینید اعم از علمی، فناوری، کشاورزی و … و این بخش را هم ببینید. شما که در اتاق خود نتوانستید این را ببینید و شکایت این دستگاه زیر نظر رهبری را به رهبری کردید، چطور میخواهید اجازه دهید این را مردم ببینند؟
مجلس هفتم را چطور دیدید؟
مجلس هفتم نتوانست از فرصتها استفاده کند. به نظر من اگر رهنمودهای رئیس مجلس را بخشی از دوستان در مجلس توجه میکردند، مجلس نتیجه بهتری میگرفت.
مجلس هشتم چطور؟ آمدن آقای لاریجانی بجای آقای حداد را چطور دیدید؟
در آنجا هم زمینه یک شکاف فراهم شد، یک صفبندی درون جبهه اصولگرایی بوجود آمد که در همین انتخابات اخیر ریاست جمهوری هم آن صفبندی خودش را به نوعی نشان داد.
از مجلس ششم نگذریم، در آن مجلس گفتند آقای حسنوند هم از شهرام جزایری پول گرفته است. این طور بود؟
این کاملاً کذب بود کما اینکه اگر آن ادعا درست بود من الان نماینده مجلس و استاندار نبودم.
وقتی به روسای مجلس نگاه میکنید شما با آقای کروبی کار کردید، با آقای حداد و لاریجانی و با آقای قالیباف کار کردید. کدام را قویتر میدانید؟
هر یک از این افراد واقعاً یک ویژگی داشتند. شما خودتان مجلسی هستید، کاملاً مجلس را میشناسید. هر یک از اینها ویژگی خاصی داشت مثلاً آقای لاریجانی در حوزه دیپلماسی بیرونی قوی عمل میکرد، آقای قالیباف بخصوص در این یک ماه که رئیس کمیسیون هستم انصافاً در حوزه نظارت میدانی و عملیاتی بسیار قوی است و به روز بودن ایشان برای پیگیری مسائل عالی است مثلاً در قضیه آب وقتی من خدمت ایشان پیام دادم که در شورای عالی امنیت ملی بودند برگشتند ساعت ۱۱ شب به من زنگ زدند و تا یک نصف شب پیگیری میکردند. درباره حقوق کارکنان صنعت نفت در هفته اخیر مستقیماً ورود میکند.
آقای حداد فرد چارچوب دار و کاملاً منضبط و معتقد به قانون و رعایت اخلاقیات است. آقای کروبی علیرغم این که فرد اصلاحطلبی بود، ولی باز او هم چارچوبدار بود. من درباره انتخابات ۸۸ یک خاطره بیان کنم؟
بفرمائید.
سال ۸۸ وقتی انتخابات برگزار شد مرحوم آقای کردان من را دعوت کرد و گفت شما به منزل ما بیایید، با شما کار دارم. گفت نظر مجموعه دوستانی که در آن شورا برای مناظرهها تصمیم میگیرند که چه بگوییم و چه نگوییم و چه بحثی مطرح شود، حفظ حرمت آقای کروبی و احترام به ایشان است. گفتم از من چه کاری برمیآید؟ گفتند شما با این مجموعه ارتباطاتی دارید، از طرف ما بگویید، چون ما اطلاع داریم افرادی که در ستاد ایشان هستند که اسم در آن جلسه آمد و الان نمیخواهم اسم ببرم، احتمالاً آقای کروبی را به مسیری در مناظره میبرند که شاید ساختارشکنیهایی صورت میگیرد.
نهایتاً آقای میرعمادی را پیدا کردند. آقای میرعمادی مسئول حزب اعتماد ملی استان قم میشد و مسئول شاخه روحانیون حزب اعتماد ملی. من گفتم من برای رئیس شما که کار نمیکنم و برای کاندیدای خودم کار میکنم. ولی بخاطر ارادتی که به آقای کروبی داریم چنین اتفاقی رقم میخورد و شما به آقای کروبی این را برسانید که مراقبت کنند. من کاری به دروغ و راست آن ندارم که به آقای کروبی گفتند یا نه، این رابط بیان کرد یا نه، ولی بسیاری از این مطالب به آقای کروبی منتقل نشد.
احراز صلاحیتها که اعلام شد فکر میکردید آقای لاریجانی تائید نشود؟
واقعاً فکر نمیکردم.
نوع برخورد ایشان را چطور دیدید؟
حقیقتاً تا نامه دوم، برخورد ایشان را خیلی معقولانه و حاکمیتی قبول داشتم.
و اینکه، شما سفری به کره جنوبی برای پیگیری بدهیهایی که به کشورمان دارد، ناگفتهای از این سفر دارید؟
بعد از این که آمریکا تحریم کرد و چون وزارت نفت در حوزه مسئولیت کمیسیون بود، حدود ۷ میلیارد دلار از کره جنوبی طلب داشتیم. آنجا وقتی رفتیم جلسهای تشکیل شد که در آن هم رئیس مجلس و هم رئیس کمیسیون امنیت ملی و هم کمیسیون انرژی کره جنوبی حضور داشت.
رئیس مجلس خیرمقدم و وش آمدگویی را انجام داد و به رئیس کمیسیون امنیت ملی گفت صحبت کند. رئیس کمیسیون امنیت ملی کره جنوبی خیلی صریح اعلام کرد ما تحت سیطره آمریکا هستیم و بدون اجازه امریکا نمیتوانیم پولی بدهیم. شما باید بتوانید اجازه آمریکا را بگیرید و ما بتوانیم پولهای شما راپرداخت کنیم. ما هم دوست داریم پولهای شما را پرداخت کنیم. یعنی رئیس مجلسش جرات نکرد بگوید آمریکا به ما اجازه نمیدهد. به کسی این صحبتها را واگذار کرد.
چین هم با آقای لاریجانی رفتید؟
ترکیبی که رفت ترکیب حاکمیتی بود. پیام کتبی مقام معظم رهبری هم در آنجا ابلاغ شد. در هواپیما موقع رفتن بحث شد که آیا چینیها استقبال خواهند کرد یا خیر؟ چرا که در اتفاقات قبلی که رخ داده بود در بحث قراردادهای نفتی، در بحث سفر رئیس جمهور چین به ایران و برخی از بیاحترامیهایی که صورت گرفته بود، آنها به شدت از رفتار دولت ما نگران بودند.
آنها معتقد بودند وقتی تحریم فشار میآورد به سمت چین میآیید و وقتی فکر میکنید اروپاییها و آمریکاییها یک دروازه یا باز میکنند ما را رها میکنید و به سمت آنها میروید. ما بعد از جلسه خیلیها با هم صحبت میکردیم به این نتیجه رسیدیم که اینها یک سوال مشترک و یک هدف مشترک در آن جلسه داشتند که ایا ایرانیها این بار هم برای یک راهکار جدی و دائمی آمدند یا باز مقطعی است؟ در آنجا بحث شد. اینکه بیان کردند قرارداد، در اصل قراردادی نبود. یک برنامه ۲۵ سالهای را مشخص کردند که در آن برنامه چه اقدامی انجام دهند. این را هم بیان کنم که طرف چینی در برخی جاها به شدت نیاز به کشور ما داشت.
خیلی تشکر میکنم. من خداحافظی میکنم، اما برنامه به سبک «دستخط»، با دستخط آقای حسنوند عزیز به پایان میرسد.
«بسمه تعالی.
برنامه دستخط یادآوری همه اتفاقات و خاطرات تلخ و شیرین بود که برخی از آنها به فراموشی سپرده شده بود. هم ثبت خاطرات است و هم یادآوری دوران سخت و بعضاً شیرین که باید باز هم ایستاد و مقاومت کرد و مبارزه نمود تا پرچم لااله الا الله بر فراز گیتی به اهتزاز درآید.
کارتان زیبا و به یادماندنی است، اما واقعاً پاسخ به برخی از سوالات سخت است. در مقابل برنامه دستخط جواب دادن سخت است؛ در مقابل خدای بزرگ و شهیدان عزیز چه جوابی خواهیم داشت؟
ایران پاینده باد، ملت ما زنده باد.
از دست اندرکاران عزیز برنامه بویژه آقای رنجبران دوستداشتنی که خود گنجینه اسرار است و همیشه لبخند زیبا به لب دارد، سپاسگزارم.
فریدن حسنوند».