اندیمشک نوین: در قلب اهواز، زیر آفتاب داغ و گرد و غبار همیشه حاضر، کودکانی زندگی میکنند که هیچ شباهتی به کودکان ندارند. آنها نه از سر تفریح، بلکه از سر ناچاری در خیابانند؛ میفروشند، واکس میزنند، گل میفروشند، درد میکشند و بزرگ میشوند.
به گزارش اندیمشک نوین به نقل از ایرنا، اهواز یکی از شهرهایی است که تعداد قابلتوجهی کودک کار را در خود جای داده است؛ کودکانی که اغلب در حاشیه شهر، در خانوادههایی گرفتار فقر، بیکاری، طلاق یا اعتیاد زندگی میکنند و به ناچار، خیابان را بهعنوان محل کار و منبع درآمد خود انتخاب کردهاند.
این کودکان بهجای نشستن پشت نیمکتهای مدرسه، هر روز با صدای بوق ماشینها، گرمای طاقتفرسا و بیتفاوتی رهگذران، به استقبال روزی سخت میروند؛ روزهایی که برای بسیاری از آنها، سالهاست رنگ کودکی ندارد.
بیشتر این کودکان، علاوه بر محرومیت از آموزش و مراقبت، در معرض انواع آسیبهای جسمی، روحی و حتی بزهکاری قرار دارند. نبود ساختار حمایتی مستمر، نداشتن مدارک هویتی، بیثباتی خانوادگی و برخوردهای گاه خشن با آنها، چرخهای از فقر و آسیب را تکرار میکند که به سادگی قابل مهار نیست.
با وجود برخی اقدامات مقطعی از سوی نهادهای حمایتی، آمارهای غیررسمی نشان میدهد تعداد کودکان کار در اهواز، بهویژه در مناطق شرقی و جنوبی شهر، در حال افزایش است.
ساماندهی کودکان کار با فعالیت سه مرکز در خوزستان
مدیرکل بهزیستی خوزستان در گفتوگو با ایرنا اظهار کرد: ۹۵ درصد کودکان کار خوزستان پسر و تنها پنج درصد دختر هستند. سه مرکز ساماندهی کودکان کار و خیابانی در خوزستان وجود دارد.
مهران کریمیان افزود: در خوزستان سه مرکز ساماندهی کودکان کار و خیابانی وجود دارد که ۲ مرکز از این تعداد روزانه و یک مرکز نیز شبانهروزی است. کودکان شامل افراد در معرض آسیب یا آسیب دیده، بدسرپرست یا بی سرپرست در این مراکز ساماندهی میشوند.
وی بیان کرد: در حال حاضر ظرفیت این مراکز، روزانه ۱۲۰ کودک و مرکز نگهداری نیز ظرفیت پذیرش ۳۰ نفر را دارد.
مدیرکل بهزیستی خوزستان خاطرنشان کرد: کودکان کار در رده سنی ۶ تا ۱۸ سال هستند و اکنون بیشتر این کودکان در گروه سنی ۹ تا ۱۳ سال شناسایی شدند.
وی اظهار کرد: در مراکز بهزیستی استان تمام خدمات روانشناسی، مددکاری، حقوقی، تحصیلی، آموزشی، درمانی و معیشتی به کودکان کار ارائه میشود.
کریمیان بیان کرد: در حال حاضر ۲۴۰ کودک کار در اهواز شناسایی شدهاند و از سوی ۲ مرکز روزانه خدمات دریافت میکنند؛ ۱۹ کودک نیز در مراکز شبانهروزی نگهداری میشوند.
وی بیان کرد: در حال حاضر در خوزستان ۱۸ مرکز شبانهروزی ارائه خدمات به کودکان در معرض مخاطره وجود دارد. ۱۲ مرکز شبانهروزی ویژه کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست نیز در اهواز، بهبهان، شوشتر، دزفول و شوش فعال هستند و ۱۸۷ کودک و نوجوان در این مراکز نگهداری میشوند.
حمایت از خانواده؛ نخستین گام در بازگشت کودکان به مدرسه
به گفته کارشناسان، یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با کار کودکان، حمایت اقتصادی هدفمند از خانوادههای آنهاست. ایجاد مشاغل پایدار برای والدین، ارائه کمکهای نقدی مشروط به فرستادن کودکان به مدرسه، و ساخت مدارس رایگان و باکیفیت در مناطق محروم میتواند زمینهساز بازگشت کودکان به چرخه آموزش باشد. اجرای برنامههای جذب کودکان بازمانده از تحصیل نیز نقشی اساسی در شکستن چرخه فقر و بیسوادی دارد.
همچنین از سوی دیگر، قوانین موجود و اجرای دقیق آنها از جمله مهمترین اقدام در پیشگیری از کار کودک است. نظارت مستمر بر کارگاهها و مراکز تولیدی، ممنوعیت بهکارگیری کودکان زیر سن قانونی، و برخورد با متخلفان در این حوزه از جمله اقداماتی است که باید با جدیت پیگیری شود. همچنین، ایجاد ساختارهای حمایتی و قانونی برای شناسایی و مداخله بهموقع در موارد کودکآزاری یا سوءاستفاده از کودکان کار ضروری است.
در کنار مداخلات اقتصادی و قانونی، حمایتهای روانی، اجتماعی و فرهنگی نیز اهمیت بالایی دارد. ایجاد مراکز مشاوره، آموزش مهارتهای زندگی و حرفهای برای توانمندسازی این کودکان، و برنامههای آگاهیرسانی عمومی برای کاهش تقاضای کار کودک در جامعه میتواند مسیر زندگی این کودکان را تغییر دهد. همچنین، همکاری نهادهای داخلی با سازمانهای جهانی مانند یونیسف و ILO و استفاده از حمایتهای مالی و فنی کشورهای توسعهیافته، میتواند ظرفیت برنامههای حمایتی در کشور را افزایش دهد.
کودک کار از خیابان تا رویاهای فراموششده
علی؛ کودک ۱۳ ساله از کیان
علی هر روز از خانهشان در کیان به مرکز شهر میآید تا با فروش آدامس و شکلات خرج خانه را تأمین کند. او پدرش را چند سال پیش در سانحه رانندگی از دست داده و مادرش کارگر خانههای مردم است.
علی میگوید: مدرسه رو ول کردم، کیف و لباس نداشتم. الان باید کمک مامانم باشم. با اینکه زمانی آرزو داشت معلم شود، اما حالا خیابان و چراغ قرمز را بهتر از کلاس درس میشناسد.
سجاد؛ ۱۱ ساله از منطقه عین۲
سجاد کنار خیابان نادری با جعبهای از جورابهای رنگارنگ مشغول کار است. پدرش به دلیل جرائم مواد مخدر در زندان است و مادرش با خیاطی زندگی را میچرخاند. او کلاس سوم ابتدایی را نیمهکاره رها کرده و حالا میگوید: باید کار کنم که خواهرم گرسنه نماند.
سجاد از همان سنین پایین کار کرده و از کودکی تنها یک تصویر در ذهن دارد: کفش، گرد و خاک، عرق.
مجید؛ ۱۵ ساله از پردیس
مجید صبحها در یک مغازه شاگردی میکند و عصرها فال میفروشد. او میگوید پدرش دستفروش و مادرش آنها را ترک کرده است. اکنون با یکی از دوستانش در یک اتاق اجارهای زندگی میکند.
مجید که به موسیقی علاقهمند است، تاکید میکند: دوست داشتم خواننده بشم، ولی الان فقط دنبال کرایه خونهام.
سحر؛ ۱۰ ساله از کوی مندلی
سحر گلفروشی میکند. پدرش بیشتر ایام سال بیکار است و مادرش کارگری میکند.
سحر مدرسه نرفته چون هزینه تهیه لباس و نوشتافزار را نداشتند. او با لبخندی کودکانه اما کلامی تلخ میگوید: یه روز میخوام پرستار شم، نذارم مامانم مریض شه.
زهرا؛ ۱۲ ساله از کوی سپیدار
در نزدیکی ایستگاه اتوبوس، زهرا با فروش آدامس و سنجاق سر و تعدادی اسباببازی کودکانه روزش را میگذراند. پدرش بیکار و مادرش بیمار است.
زهرا میگوید: از پنج سالگی کار کردم. حالا اگه کار نکنم، پول ناهار هم نداریم، او به مدرسه علاقه دارد اما امکان بازگشت به آن را ندارد و تنها آرزویش این است که برای مامان یه خونه بخرم تا راحت زندگی کنه.
نازنین؛ ۱۳ ساله از منطقه حصیرآباد
نازنین فال میفروشد و با مادربزرگش زندگی میکند. پدرش را ندیده و مادرش درگیر پروندههای حضانت است، میگوید: بعضی وقتا مامورا وسایلمو میگیرن، بعضیا هم کمک میکنن.
نازنین که به نقاشی علاقهمند است، آخر صحبتهایش فقط یک جمله دارد: دلم میخواد یه روز خیابون قشنگ بشه، مثل نقاشیهام.
کودکان کار قربانی محرومیت از تحصیل و سلامت روان میشوند
یک فعال حقوق کودک در خوزستان با اشاره به حضور کودکان کار در خیابانها و چهارراههای شهرها، هشدار داد که مشکلات اقتصادی و فقر، این کودکان را به جای مدرسه، به محیطهای کار خطرناک میکشاند.
فرشته محمدی سقایی تاکید کرد: جامعه با گزارش به اورژانس اجتماعی ۱۲۳ و حمایت نهادهای مسئول میتواند سرنوشت این کودکان را تغییر دهد.
وی در بیانیهای تاملبرانگیز وضعیت کودکان کار را “ناقض حقوق بنیادین کودکی” خوانده است و می گوید: در گوشه و کنار شهرها کودکانی را میبینیم که به جای بازی و تحصیل، مجبور به کارهای سخت و آسیبزا هستند. فقر و ناتوانی خانوادهها در تامین نیازهای اولیه، اصلیترین علت این تراژدی است.
این فعال حقوق کودکان با تقسیمبندی کودکان کار به انواع کارگاهی، چهارراهی و زبالهگرد، هشدار داد: این فعالیتها نه تنها سلامت جسمی و روانی کودکان را تخریب میکند، بلکه فرصت تحصیل، رشد فردی و حتی رویاپردازی را از آنان میگیرد.
وی خطاب به شهروندان تاکید کرد: عبور بیتفاوت از کنار این کودکان اشتباه است. کمکهای مقطعی نقدی نیز راهکار نیست. تنها اقدام موثر، تماس با خط اورژانس اجتماعی ۱۲۳ برای مداخله تخصصی بهزیستی است.
کودکان باید رویاهایشان را کار کنند
یک کارشناس کودک در گفتوگو با ایرنا خواستار عزم ملی برای حل این معضل شد و گفت: آگاهسازی عمومی از طریق نصب بیلبورد، استفاده از تابلوهای شهری، زیرنویس برنامههای تلویزیونی و همکاری همه نهادهای مسئول طبق «قانون حمایت از اطفال و نوجوانان» ضروری است. شهرداریها، صداوسیما و بهزیستی باید پیشگام این حرکت باشند.
محمدی سقایی در پایان با شعار کودکان باید رویاهایشان را کار کنند، نه در خیابان! از همه ایرانیان خواست تا با همدلی و اقدام به موقع، زمینه ساز فردایی روشنتر برای کودکان کار شوند.
به گزارش اندیمشک نوین، این تنها بخشی از زندگی چندین کودک کاری است که هر روز در خیابانهای این شهر دیده میشوند. محرومیت از تحصیل، خطرات جسمی و روانی، آسیبهای اجتماعی و نبود ساختار حمایتی مؤثر، مسیر زندگی این کودکان را به سوی آیندهای مبهم و تاریک هدایت میکند.
گزارشها و شواهد میدانی نشان میدهد نیاز به حمایت فوری، سیاستگذاری مؤثر و ورود جدی نهادهای اجتماعی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.